Tuesday, November 5, 2013

شاعری در ادوراد براون

یک روز در همین کوچه های تنگ و تاریک شهر تهران
سایه تو را از بین سایه های مردم می شناسم
و یک دل سیر گریه می کنم
پ.ن سروده شده در خیابان ادوارد براون ساعت 8 شب در حالی که هر شبح تاریکی، دوست داشتم تو باشی که حتی نمی دانم کیست فقط می دانم مرا بسیار دوست دارد

پ.ن خیلی می ترسم از دوست نداشته شدن

No comments:

Post a Comment