امروز برای چند دقیقه در اتاقم را بستم و گریه
کردم، بعد سریع اشک هایم را پاک کردم و یک اپلیکیشن پر کردم! علت گریه سررفتگی
حوصله بود و مدام این جمله ها از سرم رد می شد
من در این خانه زندانی ام
در این اتاق زیبا و پیش این خانواده ی مهربان
من در فیس بوک و اینستاگرام
در فرم های اپلیکیشن و تهران پرداخت
من در شبیه سازی و هایسیس زندانی ام
من آرزو دارم که بدوم و نور خورشید را روی صورتم
احساس کنم
آروز دارم به برف دست بزنم و هوای تازه استنشاق
کنم
اما من زندانی ام
من در مسیر امیرآباد انقلاب و امیرآباد وزراء
زندانی ام
و هوا نیست
حتی در روزهایی که هوا برای همه خیلی قشنگ است
برای من هوا نیست
من در اینجا زندانی ام و دختری از کانادا مرا خل
صدا می کند
که چرا دوست دارم تعطیلات بین دو ترم زودتر تمام
شوند
گناه من چیست که می خواهم حداقل در زندانم هم
سلولی داشته باشم
بارها فک کرده ام که امروز از خواب پا می شوم و
به خانواده می گویم که به دانشگاه رفته ام
بعد یک آژانس به مقصد بام می گیرم
بعد تمام صندلی های یک کابین تله کابین را می
خرم
ولی می دانم وقتی به بالا رسیدم مشکل تنهایی را
با پول نمی توانم حل کنم
همیشه دوست داشتم یک دوست داشته باشم که زندگی
اش با من هماهنگ باشد
همیشه فاز زندگی ام با دوستانم فرق داشته است
ولی هیچ وقت نه تا این حد
من اینجا با بی دغدغگی تمام
در این اتاق زیبا زندانی ام
دوست دارم بدوم و نور خورشید را روی صورتم احساس
کنم و هوای تازه استنشاق کنم
حیف که در مسیر امیرآباد انقلاب زندانی ام
این شعر را هم وقتی از خواب ظهر بیدار شدم گفتم!
دقت کنید کهyou در این جا فقط به ضرورت قافیه آمده:
All my springs smell like an autumn
that started many years ago
&
my triumphs are damped with the tears that I shed all
these years for you
but don’t worry
that’s nothing that a little
sunshine and a mild breeze can’t fix
Now that I’m free of you
دوست عزیزم داشتن حس زندانی بودن یا نداشتنش کاملا دست خود آدمه
ReplyDeleteمی فهمم چی می گی ولی 1001 راه برای خوشحالی های کوچک و استنشاق هوای تازه هست.هزار کار کوچیک روزمره که می تونه کلّی حال آدم رو عوض کنه
آدم می تونه کارای جدید انجام بده ولی از اپلیکیشن پر کردن جا نمونه
نشد ما یه روز رو ببینیم شما برای خوشحال بودنِ دور همی یه برنامه بریزی،من حس می کنم وقتی یه نفر زیاد خودش رو درگیر برنامه برای "هوای تازه" نکنه،زیاد مایل به تنفس هوای تازه نیست.این جمله ی آخر البته بیشتر مرتبط بود ب استتوست