نمی دانم چندمین وبلاگی است که شروع می کنم،
چندمین برای شروعی است که می نویسم! وبلاگ های قبلی همه بی پایان مانده اند و
انگار تنها وبلاگی که برایش پایانی نوشتم از همه ناتمام تر است! در هر حال اینجا
را برای لبخند ساخته ام تا وقتی از دنیای واقعی می ترسم یا دنیای واقعی از من می
ترسد حداقل از دنیای مجازی با کیفیت لذت ببرم! روزی چندبار تصویر پس زمینه را عوض
می کنم و از کیفیت و رنگ ها و شور زندگی عکس ها لذت می برم و نیویورک؟! نیویورک یک
اتوپیا است! نیویورک به مثابه همان دانشگاهی است که اتوپیای بچه های پیش دانشگاهی
بود! همان اتوپیایی که در آن آدم ها هر هفته به کوه می روند! حالا در آخرین سال
دانشجویی، شاکی از زمانه که کوه که هیچ پارک را هم بر من آرزو کرده، نیویورک یک
اتوپیا است که در آن دوستان هر شب دور هم می نشینند و از عالم و آدم حرف می زنند!
نیویورک اتوپیای من!
دقیقاً!نیویورک یک اتوپیا است که همه شب ها میرن بار.سیدنی اتوپیایی است که همه برنزه اند و ساحل و استخر و .... کانادا اتوپیای برف بازی و آدم های نایس....بله!و هیچ کدام نیستند آنچه که باید باشند :(
ReplyDelete