این ترکیب، ترکیبی است ساخته ی نسل ما! نسل قبل
از ما یا از قشر مذهبی بوده و دوستی با جنس مخالف را جایز نمی داسته یا از قشری
بوده که درگیر تجدد و غرب گرایی شده و از صدقه سری مدارس مختلط دوستی هایش با جنس
مخالف یک واژه ی معمولی یدک نمی کشیده!
به راستی دوست معمولی یعنی چه؟ شاید ترجمه ی
ناموفقی از ترکیب “just
friends” باشد! من نه
زاده ی فرنگم و نه در فرنگ زندگی کرده ام اما از برداشتی که از فیلم های فرنگی
داشته ام این ترکیب هیچ معنای خوبی ندارد! حتی می توان گفت اهانت آمیز است! اکثرا
برای فرو نشاندن غیرت خاطرخواهی به کار برده می شود! من تا به حال کاربرد محبت آمیزی
برای این واژه نشنیده ام!
این روزها این ترکیب ملعون دوست معمولی را زیاد
می شنوم ولی به دنبالش هیچ توصیفات معمولی نمی شنوم! مثلا می گوید که من و فلانی
دوست معمولی هستیم ولی انقدر دلم برایش تنگ شده... و بعد، یک ساعت توصیف اعمال
محیرالعقول برای دیدن و نه حتی حرف زدن با این دوست معمولی! دل آدم هم نمی آید که
بگوید مطمئنی این دوستی، " معمولی" است؟
چطور می تواند معمولی باشد؟ مگر آدم وقتی دلش
برای دوستش تنگ می شود نمی تواند ابراز دلتنگی کند؟ مگر خدا تلفن نه، پیامک را
برای چه آفریده؟ چطور معمولی قضیه این است که در آتش دلتنگی بسوزی و امیدوار باشی
طی مجموعه ای از رخدادهای محیرالعقول نیم رخی از این دوست ظاهرا معمولی را ببینی؟
شاید واژه ی معمولی تاکید بر این دارد که نگاه
این دوستان بر هم برادرانه یا خواهرانه است! ولی سوال من این است که مگر نگاه آدم
ها به هم،در بند این پسوند معمولی است؟
شاید هم این واژه ی معمولی مجوز می دهد به مجموعه
ای از دوستی های غیر معمولی! سوال من این است که مگر برای داشتن یک دوستی
غیرمعمولی در بند داشتن مجوز از یک دوست معمولی هستیم؟
شاید
این پسوند معمولی منبع اطمینان و اعتماد است برای دوست غیر معمولی مان! باز
هم سوال می کنم! واژگان کی انقدر با ارزش شدند که حالا یک پسوند، ضمانت توحد یک
دوستی غیر معمولی شود؟
نمی دانم! نمی دانم! شاید با این ترکیب سعی می
کنیم کمی مهربانانه تر بگوییم نمی توانیم غیر معمولی باشیم! شاید واقعا قصد و نیت
بدی پشتش نباشد! در هر حال من هیچ وفت نه دوست معمولی داشته ام و نه دوست معمولی
کسی بوده ام و در نتیجه زیاد صاحب نظر نیستم ولی هرچقدر سبک سنگین می کنم می بینم
که آدم ها یا با هم دوست هستند یا با هم دوست نیستند! یا برای هم مهمند یا برای هم
مهم نیستند! یا برای هم دلتنگ می شوند یا برای هم دلتنگ نمی شوند و این خصوصیات
چیزی نیست که غیر معمولی بودن بتواند متوقف کند! همان قدر که چیزی نیستند که با
معمولی بودن نبودشان را بتوان توجیح کرد!
در یکی از این بزرگراه ها جمله ی قشنگی نوشته:
زندگی کوتاه تر از آن است که محبت کردن را به تعویق انداخت! وقتی می توانید انقدر
ساده دوست باشید چرا این واژه ی معمولی را یدک کش می کنید! اگر دوست نیستید با این
ترکیب دوستی معمولی چه چیز را می خواهید ثابت کنید؟ اگر از غیر معمولی بودن می
ترسید آیا دوستی ارزش مقابله با ترس را ندارد؟!
در اینجا فقط استعمال این ترکیب توسط یک گروه را
درک می کنم! گروهی که تلخی دوستی های یک طرفه را چشیده اند و باز هم انقدر محبتشان
بی دریغ بوده است که انگ دوستی معمولی را به جان خریده اند! صاحب نظر نیستم ولی
باز هم فکر می کنم مُهر دوست نداشته شده بر پیشانی داشتن سنگین تر از یدک کش کردن
این واژه ی ملعون معمولی است!
ملت دوست باشید! عرضه دارید غیرمعمولی باشید ولی
معمولی نباشید! دوستی ارزشمندتر از این حرف هاست که با این واژه ی ملعون به گندش
بکشید! همه ی آدم های دنیا لازم نیست با هم دوست باشند! همین که دشمن نباشند کافی
است! والسّلام!
اصلا خیلی خوب و جامع و کوبنده!
ReplyDeleteاین آدمایی که به دوست معمولیشون علاقه ی خاصی دارن و وقتی هر اتفاقی میافته میان با آب و تاب تعریف می کنن اینو گفت این کارو کرد و بعدشم مصرّن که ما معمولی ایم.
یا دوست باشیم یا بیشتر از دوست باشیم یا دوست نباشیم. :|