Saturday, August 24, 2013

اشک برای سینما

اولین باری که تو سینما گریه کردم برای فیلم "م مثل مادر بود"! مثل هر اولین باری نمی خواستم قبولش کنم و اون موقع ها به جز پاک کردن اشک هام راهی برای انکار گریه بلد نبودم! با بزرگتر شدن قبح گریه کردن تو خیلی از موقعیت ها برام زیاد شد و به تدریج تو مغزم یه اهرم درست شد که هر وقت می کشیدمش اشک هام بر عکس می شد و به جایی که از چشمام بیرون بیاد ریفلاکس میکرد تو چشمام و بغضم رو سنگین تر می کرد! بغض رو هم که همیشه میشه قورت داد! دانشگاه که اومدم فهمیدم گریه کردن تو سینما خیلی پرستیژ داره و مثلا اگه در پایان فیلم گذشته یک قطره اشک بریزین اوج شعور هنری و درک ادبی هستین!
از وقتی پیش دانشگاهی رفتم تماشا کردن فیلم ها و سریال هایی که موضوعشون ناراحتم می کنه کنار گذاشتم! امروز تقریبا تونیم ساعت اول فیلم فهمیدم این یکی از اون فیلم هاست و شروع کردم به پیچیدن به خودم که نمی خوام اینجا باشم! اشک ها خیلی زود اومدن ولی این فیلمی نبود که کسی براش گریه کنه، می دونستم از این فیلم هاست که آخرش باید بگی چقدر مسخره بود! اهرم رو کشدیم و هر چند چشم ها چندین بار داغ شدند اشک ها همکاری کردند و نیومدند!
فیلم که تموم شد خواستم فقط بلند شم و برم، اومدم به جاذبه غلبه کنم که انگار یه تیر صاف خورد تو قلبم! انگار که منگنم کرد به صندلی! بلند شدن درد داشت ولی خودم رو بلند کردم و به قیافه ی آدم ها نگاه کردم! خیلی ها می خندیدند ولی چند چشم قرمز و قیافه ی متأثر امیدبخش بود! گاف های فیلم نامه و کارگردان کم نبود ولی همین که همچین فیلمی ساختن یه قدم مثبته!
خیلی زود نقد طنز خودم رو شروع کردم و با خنده خودم رو سبک کردم! از بچه ها که جدا شدم واسه خودم یه آب پرتقال خریدم و رفتم کلاس تافل! بچه ها پرسیدن فیلم چطور بود؟ گفتم هرگز با دیدین فیلمی انقدر ناراحت نشده بودم! جواب دادن که ما شنیدیم که خیلی مسخره بوده! بعد هم اسپیکینگ، رایتینگ و زندگی جاری شد!
حقیقت هم همینه! این دنیا پر از کثافته و هر کدوم از ما از کثافت سهمی داریم ولی چه میشه کرد به جز زندگی! باید زندگی کرد و آخر هم یک جوری از این دنیا رفت! طناب دار فرق زیادی با سکته و سرطان نداره!
پ.ن
من ادعای درک هنر ندارم! ولی چطور برای اون فیلم خزعبل گذشته گریه می کنن و با اینکه اشکالات فیلم نامه و فنی اش بی شماره ، چندین بار می بیننش و همه جا تبلیغش می کنن، اون وقت فیلمی مثل این که جامعه بیشتر از نون شبش به دیدنش احتیاج داره بهش مهر مسخره میزنن تا فقط یه اقلیتی حاضر شن ببیننش و بعد هم چشم و گوششون رو نسبت به حرف فیلم ببندن!


No comments:

Post a Comment